English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6947 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
it tends to ruin him U وسائل خانه خرابی یاهلاکت اورافراهم میکند منجرمیشودبهلاکت او
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
it spells ruin to the workmen U متضمن خانه خرابی کارگران است
failed U سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
fails U سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
fail U سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
shut off mechanism U وسیلهای که در صورت بروز خرابی فرایند را متوقف میکند
MTF U متوسط زمانی که یک وسیله تا پیش از خرابی کار میکند
it occasioned his death U مرگ اورافراهم ساخت
mean U مدت زمان متوسط ی که یک قطعه بین دو خرابی کار میکند
meanest U مدت زمان متوسط ی که یک قطعه بین دو خرابی کار میکند
meaner U مدت زمان متوسط ی که یک قطعه بین دو خرابی کار میکند
p goeth before destruction U غرورمقدمه نابودی یاهلاکت است
post- U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
posts U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
posted U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
mothers help U زنی که بانوی خانه رادرپرستاری کودکانش یاری میکند
safety net U وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
safety nets U وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
anchor cell U خانهای در برنامه صفحه گسترده که ابتدای مجموعه خانه ها را معرفی میکند
failed U سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
fail U سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
fails U سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
groundhopper [British English] U طرفدار فوتبال که مرتب همه بازیهای دور [از خانه] تیم خود را دیدار میکند.
absolute address U مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
fitments U وسائل
means U وسائل
fitment U وسائل
facilities U وسائل
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
auxiliary equipment U وسائل کمکی
by indirection U با وسائل نادرست
fraudulent means U وسائل متقلبانه
design aids U وسائل طراحی
documentation aids U وسائل سندسازی
by all means U با تمام وسائل
remedy U وسائل جبران خسارت
remedies U وسائل جبران خسارت
instrumentation U کاربرد وسائل سنجش
remedied U وسائل جبران خسارت
debugging aids U وسائل اشکال زدایی
remedying U وسائل جبران خسارت
cells U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
to play it U با وسائل پست سو استفاده کردن از
in the last resort U پس ازنومیدی ازهمه وسائل دیگر
review order U لباس وتجهیزات و وسائل کامل
i provided for his safety U وسائل سلامت او را فراهم کردم
instrument board U تابلوی وسائل اندازه گیری
to incubate bacteria U با وسائل ویژه میکرب پروردن
to play U با وسائل پست سو استفاده کردن
lady help U زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole U کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy U خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house U تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house U خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
vendor U کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
to pander any one's lust U وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
vendors U کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
to turn the tables on any one U وسائل بهبودوضع خودرانسبت به وضع حریف فراهم کردن
toft U عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
honeycombs U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
tricotine U پارچه زبر لباسی خانه خانه
our neighbour door U کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
hound's tooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
homebody U ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
houndstooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
honeycomb U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
Honey comb design U طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
dnc U Control Numerial Direct روش کنترل کامپیوتری وسائل ماشینی خودکار
desk accessories U وسائل کاری که به هنگام استفاده از سایر اسناد قابل دسترس است
bagnio U فاحشه خانه جنده خانه
weigh house U قپاندار خانه ترازودار خانه
garde manger U سرد خانه اشپز خانه
cellular U لانه زنبوری خانه خانه
dump U نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
atari U نام نوعی از کامپیوترهای شخصی و وسائل جانبی مشهور که توسط شرکت ATARI تولید میشود
Those who play with edged tools must expect to be . <proverb> U کسى نه با وسائل تیز بازى مى کند باید انتظار بریده شدن دستش را داشته باشد .
flowcharting symbol U علامتی برای نمایش عملیات داده ها روند کار یا وسائل روی یک نمودار گردش کاربکار برده میشود
cells U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house U خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cell U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
formula U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
tactics U دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
the end sanctifies the means U خوبی وبدی وسائل رسیدن بمقصودی پس از رسیدن به ان مقصودمعلوم میشود
honey comb U خانه خانه کردن
ranges U یک خانه یا تعدادی خانه
range U یک خانه یا تعدادی خانه
ranged U یک خانه یا تعدادی خانه
exerciser U وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
the house is in my possession U خانه در تصرف من است خانه در دست من است
destruction U خرابی
ruination U خرابی
dilapidation U خرابی
wreck U خرابی
wrecking U خرابی
wrecks U خرابی
devastation U خرابی
demolitions U خرابی
rottenness U خرابی
breakdowns U خرابی
demolition U خرابی
eversion U خرابی
wreckage U خرابی
malfunctions U خرابی
smash U خرابی
godsend U خرابی
disrepair U خرابی
smashes U خرابی
breakdown U خرابی
desolation U خرابی
failure U خرابی
ruins U خرابی
faults U خرابی
ruining U خرابی
ruin U خرابی
failures U خرابی
faulted U خرابی
malfunctioned U خرابی
havoc U خرابی
fault U خرابی
malfunction U خرابی
power failures U خرابی برق
insulation fault U خرابی نارسانا
catastrophic failure U خرابی فجیع
fail-safe U با خرابی امن
page fault U خرابی صفحه
wrack U خرابی بدبختی
fail safe U با خرابی امن
car breakdown U خرابی اتومبیل
power failure U خرابی برق
crashed U شکستگی خرابی
crashes U شکستگی خرابی
crashing U شکستگی خرابی
crashingly U شکستگی خرابی
crash U شکستگی خرابی
decays U خرابی تنزل
decaying U خرابی تنزل
decayed U خرابی تنزل
decay U خرابی تنزل
defect description U توضیح خرابی
fail softly U با خرابی ملایم
failure rate U میزان خرابی
fail soft U با خرابی تدریجی
fail soft U با خرابی ملایم
fail softly U با خرابی تدریجی
failure rate U نرخ خرابی
description of error U توضیح خرابی
error description U توضیح خرابی
transient failure U خرابی گذرا
disk crash U خرابی دیسک
the mischief of it is that' U خرابی ان اینست که
equipment failure U خرابی تجهیزاتی
collapse mechanism U مکانیزم خرابی
to do execution U خرابی وارداوردن
fault description U توضیح خرابی
failure free U بدون خرابی
paged U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
pages U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
page U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
faulted U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
faults U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
controller U را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
destructive cursor U نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
fault U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
controllers U را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
edit U کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
critical error U خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
scsi U بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
edited U کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
Intel U بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
slaved U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slave U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
key کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
slaves U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
postbyte U بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
slaving U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
Intel U بسیتی استفاده میکند تا چند گیگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
million instructions per second U اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
ravaged U خرابی وارد اوردن
ravaging U خرابی وارد اوردن
ravage U خرابی وارد اوردن
ravages U خرابی وارد اوردن
reliability U ایمنی در برابر خرابی
failure logcing U ثبت وقوع خرابی
failure prediction U پیش بینی خرابی
drinking was his ruin U باعث خرابی اوشد
failure safety U ایمنی در برابر خرابی
non destructive test U ازمایش بدون خرابی
dat U درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند
optimize U کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
hardest U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
hard U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
sampler U مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
plotter U چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
logic U مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
open U برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
opens U برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
Recent search history Forum search
1ایا با رنگپاش خرطومی می شود دیوار را رنگ کرد
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1آشپز خانه كثيف است و نامرتب
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
1She is choosing to look at bright side of the situation.
1whatever vehicle you drive all its handling characteristics are affected by the load you carry including passengers
2لب آب
2لب آب
1recreationist
1 رفتن به خانه
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com